بچه های دانشگاه آزاد دماوند
حقوق.علمی.داستان.خبر و.....

صبح زود پانزدهم اوت 1518 در کوچه "نیزارتنگ" تاجری بنام دوگزینس را با نیزه ای که از پشت مقتول وارد و از سینه او خارج شده بود، از پا در آورده بودند و مامورین انتظامی نسبت به آهنگری بنام "توماس میلیو" که ساکن " سن بار تولومه " بود ظنین شده و دستگیرش ساختند. آهنگر اظهار داشت که شبهای چهاردهم و پانزدهم ماه اوت را در یکی از اصطبلهای دهکده " گاستله" گذرانیده و فاصله دهکده تا شهر آنقدر زیاد است که نمیشود نیمه شب در گاستله و صبح زود در شهر بود .

دو نفر شاهد بنامهای "مالوز" و "متی" اظهار داشتند که میلیو را اوایل شب در کوچه سن بارتولومه دیده اند ولی مطمئن نبودند که حتماً خود او بوده، بلکه ممکن بود شخص دیگری را بجای او گرفته باشند.

بدنبال این جریانات ، میلیو را باطاق شکنچه بردند او را لخت کردند و دستهایش را از پشت بستند.

بازپرس گفت: " انکار و لجاجت فایده ندارد، اقرار کن.... "

میلیو جواب داد: "اگر تمام شکنجه های جهنم و بلاهای روزگار را سر من در بیاورید محال است یک کلمه بیشتر از آنچه که میدانم و گفته ام، بگویم . "



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

سگ گله ای پیر و با تجربه را که سالیان دراز پاسبان شهری بود در یک روز تابستانی به اتهام قتل عمد بره ای دستگیر و بازداشت کردند. در واقع بره را روباه مو قرمز سرشناسی ذبح کرده بود و بدن سرد نشده ی مقتول را در لانه سگ گله گذاشته بود.

محکمه در دادگاه کانگارو به ریاست قاضی ولابی (Wallaby) تشکیل شد. اعضاء هیئت منصفه از روباهان بودند و تمام تماشاچیان روباه بودند و روباهی به نام رینارد (Ranard) دادستان بود.

رینارد گفت: "صبح به خیر آقای قاضی."

و قاضی ولابی با خوشرویی پاسخ داد: " خدا به همراهت پسرم، موفق باشی."

سگ پوودلی به نام بو (Beau) که دوست قدیم و همسایه ی سگ گله بود وکیل مدافع متهم بود.

پوودل گفت: "صبح بخیر آقای قاضی."

و قاضی به او اخطار کرد: "بیش از لزوم زرنگی نکن - زرنگی باید منحصر به طرف ضعیف باشد- و این شرط انصاف است."

موش خرمایی کوری، اول موجودی بود که به محل شهود آمد و شهادت داد که دیده است که سگ گله بره را کشته است.

یوودل اعتراض کرد: "شاهد کور است"

قاضی با خشونت گفت: "خواهش می کنم مطالب شخصی و خصوصی را پیش نکشید. شاید شاهد جنایت را در عالم خواب و خیال دیده است. این به او حق می دهد که شهادت دهد و آنچه دیده است افشا کند."

پوودل گفت: "اجازه می خواهم شاهد دیگری را بطلبم."

رینارد با نرمی گفت: "ما اینجا شاهد دیگری نداریم فقط یک عده قاتل بسیار نازنین داریم."

از این میان روباهی به نام باروز (Burrows) به محل شهود خوانده شد. باروز گفت: "من در واقع ندیده که این بره کش، بره را به قتل برساند ولی نزدیک بود که ببینم."

قاضی ولابی گفت: "همین اندازه هم کاملاً کافی است




تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

دختر و پسر نوجواني که در شهر بازي با هم آشنا شده و همانجا قرار ازدواج گذاشته بودند، پس از گذشت سه سال از عقد با مراجعه به دادگاه خانواده تصميم گرفتند از يکديگر جدا شوند.

چندي پيش پسري 22 ساله به نام آرش با مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده عليه همسرش دادخواست طلاق ارائه داد.آرش که سه سال پيش در سن 19 سالگي زهره را به عقد خود درآورده بود به قاضي عموزادي گفت؛ حدود 4 سال قبل در شهر بازي يک غرفه اجاره کرده بودم و مراجعه کنندگان در ازاي پرداخت 500 تومان سه حلقه به طرف هدفي که معين کرده بودم پرتاب مي کردند و در مقابل امتيازي که کسب مي کردند به آنها جايزه مي دادم. يکي از روزها که سرم خلوت بود و مشتري چنداني نداشتم دختري حدوداً 14 ساله نزد من آمد و 500 تومان داد و سه حلقه از من گرفت و مثل بقيه مشتريان حلقه ها را پرتاب کرد. ظاهر دختر توجه من را به خود جلب کرد و در نگاه اول به او علاقه مند شدم. پس از چند دقيقه صحبت با اين دختر که خود را زهره معرفي مي کرد متوجه شدم او نيز بي ميل به برقراري ارتباط با من نيست و پس از چند دقيقه صحبت از آنجا که هر دو به يکديگر علاقه پيدا کرديم همانجا تصميم گرفتيم با هم ازدواج کنيم.

آرش ادامه داد؛ موضوع رابطه ام با زهره را با خانواده ام در ميان گذاشتم و از پدرم خواستم کمک کند تا بتوانم با اين دختر 14 ساله ازدواج کنم اما پدرم به شدت با خواسته ام مخالفت کرد. من که علاقه شديدي به زهره پيدا کرده بودم تصميم گرفتم به هر قيمتي که شده با او ازدواج کنم و براي اين کار پدرم را شديداً تحت فشار قرار دادم تا سرانجام پس از مدتي به همراه دختر مورد علاقه ام پاي سفره عقد نشستيم.

پسر جوان افزود؛ پس از اينکه زهره را به عقد خود درآوردم قرار شد در اولين فرصت مراسم عروسي برگزار شود و من هم يک آپارتمان براي شروع زندگي مان اجاره کنم، اما ناتواني مالي من باعث شد تا اکنون بعد از گذشت سه سال نتوانم به قولم عمل کنم. در اين مدت فهميدم شناخت من از زهره بسيار ظاهري و سطحي بود. چند مرتبه که زهره را تحت نظر گرفتم متوجه شدم او با پسرهاي ديگري هم در ارتباط است و همين موضوع باعث بروز اختلاف بين ما شد. وقتي شناخت بيشتري نسبت به همسر 14 ساله ام پيدا کردم متوجه شدم فريب ظاهر آراسته او را خورده ام و اکنون حاضر نيستم با چنين دختري که در اين سن مرتکب چنين اعمالي مي شود زير يک سقف زندگي کنم.

پس از اظهارات آرش، زهره شوهرش را متهم به دروغ گويي کرد و گفت؛ در ابتداي آشنايي مان آرش به من گفت وضع مالي خوبي دارد و اگر مرا به عقد خود درآورد زندگي خوبي را آغاز مي کنيم، اما با گذشت سه سال او شغل و درآمد مشخصي ندارد.زهره همچنين در خصوص ادعاي همسرش در مورد رابطه با افراد ديگر گفت؛ آرش دچار توهم شده است و هميشه به من شک دارد.

زهره با بيان اينکه حاضر به زندگي با آرش نيست خواهان دريافت مهريه اش که 600 سکه بهار آزادي است، شد. به نقل از سایت نیاز روز....




تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

خبرگزاري فارس: جوان 30 ساله‌اي كه متهم به قتل يك مرد 28 ساله است با نظر قاضي واحد اظهارنظر دادسراي امور جنايي تهران روانه دادگاه شد.

به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس‌، عصر روز 18 خرداد سال 83 مأموران كلانتري شهرك راه‌آهن از كشف جسد يك مرد جوان حدودا 30 ساله با خبر شدند.
مأموران با حضور در صحنه دريافتند جسد متعلق به فردي است به نام شهرام 28 ساله كه راننده يك موتور سيكلت بوده اما پس از به قتل رسيدن ، موتور سيكلتش به سرقت رفته است.
دلداري قاضي واحد اظهار نظر دادسراي امور جنايي تهران در خصوص اين پرونده گفت: تحقيقات بيشتر نشان داد 3 روز قبل از كشف جسد خانواده اين فرد اعلام فقدان كرده‌اند.
وي گفت: موتور سيكلت اين فرد در لرستان و در تاريخ 13 آبان ماه كشف شد اما اسماعيل راكب اين موتور سيكلت با ترفندي از دست مأمور زندان گريخت تا در تاريخ 31 خرداد سال 86 موتور سيكلت در حوالي شهريار و در خانه فردي به نام رضا كشف شد و رضا به عنوان همدست اسماعيل دستگير شد.
قاضي واحد اظهار نظر دادسراي امور جنايي تهران افزود: مأموران با راهنمايي رضا موفق شدند تا در تاريخ 3 تيرماه سال 86 اسماعيل را دستگير كنند.
وي ادامه داد: اسماعيل در بازجويي به ارتكاب قتل شهرام اعتراف كرد و مدعي شد بر سر خريد و فروش مواد مخدر با يكديگر درگير شده‌اند.
دلداري گفت: با توجه به مجرم شناخته شدن اسماعيل براي اين فرد كيفرخواست صادر شده و اين فرد روانه دادگاه شد.




تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

زنی که به کشتن همسر خواهر شوهرش متهم شده است امروز دردادگاه کیفری تهران ادعا کرد فقط برای دفاع از خود دست به جنایت زد.
در نشست پیشین رسیدگی به این پرونده که ۲۳ تیر۱۳۸۶ در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری تهران به ریاست قاضی «نورا...عزیزمحمدی» و با حضورچهار مستشار (رحیمی، عبدالهی، سالاری و فراهانی) برگزار شد ابتدا نماینده دادستان به تشریح کیفرخواست پرداخت.
«آرش سیفی» اعلام کرد:م رضیه ۴۰ ساله متهم است شامگاه ۱۹ مهر ۱۳۸۴ شوهر خواهر همسرش (محمدرضا) را که به همراه برادر شوهرش «غلام» به خانه آنان در منجیل آباد رباط کریم رفته بود خفه کرد.
وی افزود:شوهر مرضیه به نام رضا و پسر بزرگش علی نیز که در این جنایت به او کمک کردند، متهمان ردیف های دوم و سوم هستند.
نماینده دادستان ادامه داد:با توجه به شواهد موجود و درخواست اولیای دم از محضر دادگاه برای متهمان تقاضای مجازات دارم.سپس همسر قربانی و پسر و دخترش در جایگاه اولیای دم قرار گرفتند.



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 196
بازدید کل : 266868
تعداد مطالب : 99
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1